چالش بعدی برای شبکه‌های کابلی

چالش بعدي براي شبكه‌هاي كابلي

چالش بعدی برای شبکه‌های کابلی

فناوری شبکه‌سازی کابلی یا اترنت از Xerox PARC سرچشمه می‌گیرد که بیش از 40 سال پیش معرفی شد. این فناوری همیشه به‌طور چشمگیری پایدار بوده است. درست همان‌طور که WiFi از زمان پذیرش خود در سال 1997 تاکنون بر حوزه شبکه‌سازی بی‌سیم سلطه داشته، اترنت نیز همیشه حضور خود را در عرصه رقابت حفظ کرده (در صورت لزوم با اصلاح و اتخاذ فناوری‌های جدید)، اما هرگز از مسیر اصلی منحرف نشده است.

در نهایت، این بزرگ‌ترین نقطه قوت اترنت است: بدون استاندارد سازی و بدون توافق تامین‌کنندگان سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در مورد نحوه اداره داده‌های شبکه، جهان (یا حداقل شبکه‌های کامپیوتری جهان) از هم می‌پاشید. متاسفانه به‌نظر می‌رسد که چهار دهه به‌روزرسانی‌های آرام، تدریجی و استانداردسازی شده اترنت سرانجام به پایان خود نزدیک شده است. در واقع ظاهرا ستون یکپارچه اترنت ترک برداشته و بدون تردید تمام تقصیر آن بر گردن WiFi است.

ieee

IEEE در حال حاضر مشغول کار روی استاندارد جدیدی است که در نهایت پهنای باندی معادل 400 گیگابیت بر ثانیه یا 1000 گیگابیت بر ثانیه (1 ترابیت بر ثانیه) را روی کابل‌های مسی یا فیبر نوری فراهم خواهد کرد. بخش عمده‌ای از کار روی ایجاد یک استاندارد جدید متمرکز شده است که احتمالا تا سال 2017 برای استفاده آماده نخواهد شد. در حال حاضر یک استاندارد اترنت 10 گیگابیتی وجود دارد اما متاسفانه به کابل‌کشی پرهزینه Cat 6a نیاز خواهد داشت. همچنین تلاش‌های دیگری نیز برای تامین 40GbE و 100GbE روی رسانه‌های مختلف (از کابل مسی گرفته تا فیبر نوری) ادامه دارند، اما هیچ‌یک به‌زودی قابل استفاده نخواهند بود و باز هم به کابل‌های بسیار پرهزینه‌ای نیاز دارند. به‌این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که اکثر منازل و دفاتر کاری (که تقریبا همه آن‌ها از کابل‌کشی ارزان و عالی Cat 5/5e استفاده می‌کنند) فعلا به اترنت گیگابیتی محدود خواهند بود.

شاید فکر کنید که اترنت گیگابیتی هیچ مشکلی ندارد که البته این موضوع در مورد اکثر کاربران صادق است. با این‌حال شما زمانی با مشکل مواجه می‌شوید که می‌خواهید تعداد زیادی از کاربران را از طریق یک لینک اترنت گیگابیتی واحد به شبکه متصل نمایید. برای مثال، شما زمانی در این وضعیت قرار می‌گیرید که بخواهید از یک روتر 802.11ac استفاده کنید. در حال حاضر، روترهای 802.11ac سه جریانی قادر به انتقال 1.3 گیگابیت در ثانیه هستند که بیش از مقدار کافی برای اشباع یک اتصال گیگابیتی است. نسل دوم ابزارهای 802.11ac که حداکثر از هشت جریان پشتیبانی خواهند کرد، به‌زودی روانه بازار می‌شوند و بدیهی است که روی اتصال LAN خود به پهنای باندی بسیار بیشتر از یک گیگابیت بر ثانیه نیاز خواهند داشت.

برای حل این مشکل، دو دسته‌بندی جداگانه شکل گرفته است: NBase-T و MGBase-T که هر دو فناوری‌هایی را برای انتقال 2.5 یا 5 گیگابیت بر ثانیه روی کابل‌های Cat 5e ارایه خواهند نمود. هر دو «اتحاد» مورد بحث از بازیکنان بزرگی تشکیل شده‌اند. برای مثال سیسکو در NBase-T حضور دارد در حالی که برادکام به اردوگاه MGBase-T پیوسته است. با این‌حال هیچ‌یک از گروه‌های مذکور توسط IEEE تایید نشده‌اند. در واقع اساسا نیاز تجاری عظیمی برای یک راه‌کار پرکننده فاصله وجود دارد و این دو گروه تلاش می‌کنند تا فاصله مورد بحث را پر نمایند. هیچ‌یک از این گروه‌ها امکان همکاری راه‌کار خود با گروه دیگر یا با نسل بعدی استاندارد IEEE را تضمین نمی‌کند. در واقع به‌نظر می‌رسد هر دو گروه در نظر دارند فناوری‌های خودشان را تجاری‌سازی نموده، برای ترویج آن تلاش کرده و سپس IEEE را مجاب نمایند تا استاندارد آن‌ها را به‌عنوان برنده به‌رسمیت بشناسد.

از دو جنبه می‌توان به این سناریو نگاه کرد. اول این که اگر بگوییم با ایده انتقال 5 گیگابیت بر ثانیه روی یک LAN خانگی هیجان‌زده نشده‌ایم، دروغ گفته‌ایم و البته نمی‌توان این واقعیت را نیز انکار کرد که اترنت گیگابیتی یک گلوگاه واقعی برای 802.11ac محسوب می‌شود. از دیدگاه دیگر، ما واقعا نمی‌خواهیم استانداردهای شبکه‌سازی دچار واگرایی شوند. تنها دلیل این که می‌توانید تلفن هوشمند خود را برداشته و در هر نقطه‌ای از یک شبکه WiFi استفاده کنید، استانداردسازی است. به‌همین ترتیب، اگر لپ‌تاپ بعدی شما از یک تراشه NBase-T استفاده کند اما دفتر کارتان مبتنی بر یک شبکه MGBase-T باشد، چه می‌کنید.

gigabit-ethernet

در نهایت با یک کیس ساده فناوری مواجه هستیم که به بدترین دشمن خودش تبدیل شده است: نیاز و تقاضای ما برای پهنای باند بیشتر، با سرعت بیشتری نسبت به تصویب استانداردهای جدید رشد می‌کند. وقتی یک بدنه استاندارد مانند IEEE باید اطمینان پیدا کند که همه (در واقع هزاران فروشنده محصولات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در سراسر جهان) در یک جبهه واحد قرار دارند، حرکت با سرعت ماهیت‌های منفردی مانند گوگل، سامسونگ، اپل، یا Netflix که این تغییرات سریع فناوری را هدایت می‌کنند، کار آسانی نخواهد بود. در واقع ما نمی‌توانیم کار چندانی در رابطه با گروه‌بندی‌های NBase-T یا MGBase-T انجام دهیم و در عین حال هر دو اتحاد مذکور نیز در حال انجام کار درستی هستند، اما بسیار بهتر می‌شد اگر آن‌ها در کنار یکدیگر قرار گرفته و برای رسیدن به یک نتیجه مشترک همکاری می‌کردند.

منبع : digitalmag

دیدگاهتان را بنویسید